سیده وجیهه میکائیلی؛ محسن مهرآرا
چکیده
هدف محوری مطالعه حاضر، بررسی هزینههای اجتماعی انحصار و تعیین عوامل مؤثر بر آن است. جهت اندازهگیری هزینههای اجتماعی از سه روش هاربرگر، پوزنر و کالینگ مولر استفاده میشود و بدینمنظور، از دادههای 130 صنعت کد چهاررقمی ISIC در طی سالهای 1383 تا 1396 استفاده شد. از طرفی برای تجزیه و تحلیل الگو از روشهای اقتصاد سنجی پانل دیتا و گشتاورتعمیمیافته ...
بیشتر
هدف محوری مطالعه حاضر، بررسی هزینههای اجتماعی انحصار و تعیین عوامل مؤثر بر آن است. جهت اندازهگیری هزینههای اجتماعی از سه روش هاربرگر، پوزنر و کالینگ مولر استفاده میشود و بدینمنظور، از دادههای 130 صنعت کد چهاررقمی ISIC در طی سالهای 1383 تا 1396 استفاده شد. از طرفی برای تجزیه و تحلیل الگو از روشهای اقتصاد سنجی پانل دیتا و گشتاورتعمیمیافته و نرمافزار ایویوز 10 استفاده میشود. قابل ذکر است که هزینههای اجتماعی در آثار قبلی در ایران اندازهگیری شده است اما در این مطالعه عوامل مؤثر بر هزینههای اجتماعی انحصار نیز ارزیابی میشود. یافتههای تحقیق مؤید این موضوع است که میزان هزینههای اجتماعی انحصار در دو روش پوزنر و کالینگ-مولر بسیار بیشتر از روش هاربرگر بوده که موجبات اختلال در تخصیص بهینه منابع و کاهش رفاه جامعه را فراهم میکند. همچنین نتایج حاصل از بررسی عوامل مؤثر بر هزینههای اجتماعی انحصار نشان میدهد در هر سه رویکرد تمامی متغیرها با سطح احتمال 5% معنیدار و علامت متغیرها مطابق با انتظارات تئوریک است. بطوریکه متغیرهای شاخص تمرکز، شدت تبلیغات و شدت تحقیق و توسعه از مهمترین متغیرهای اثرگذار بر هزینههای اجتماعی بوده و موجب افزایش آن میشوند.
خلیل حیدری
چکیده
پراکندگی قدرت انحصاری بین صنایع، مستقل از قدرت انحصاری هر صنعت میتواند موجب تخصیص ناکارای منابع گردد و از جمله راهکارهای شناخته شده برای کاهش قدرت انحصاری و پراکندگی آن، افزایش تجارت است. لذا بررسی تاثیر تجارت بر قدرت انحصاری صنایع و پراکندگی قدرت انحصاری بین صنایع از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مقاله ارزیابی تاثیر تجارت ...
بیشتر
پراکندگی قدرت انحصاری بین صنایع، مستقل از قدرت انحصاری هر صنعت میتواند موجب تخصیص ناکارای منابع گردد و از جمله راهکارهای شناخته شده برای کاهش قدرت انحصاری و پراکندگی آن، افزایش تجارت است. لذا بررسی تاثیر تجارت بر قدرت انحصاری صنایع و پراکندگی قدرت انحصاری بین صنایع از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مقاله ارزیابی تاثیر تجارت بر پراکندگی قدرت انحصاری صنایع در ایران در قالب یک مدل پانل دیتا صورت میگیرد. این مدل پراکندگی قدرت بازار صنایع را تابعی از پراکندگی شاخص بازبودن درجه اقتصاد (نسبت تجارت به تولید)، پراکندگی بهرهوری کل عوامل تولید، نرخ تعرفه در نظر میگیرد. همچنین اطلاعات و دادههای مورد نیاز نیز از طرح کارگاههای صنعتی ده نفر کارکن و بیشتر مرکز آمار ایران و گمرک ج.ا.ا برای دوره 1374 تا 1392 فراهم شده است. یافتهها: تجارت رابطه غیرمستقیمی با پراکندگی قدرت بازار دارد به این معنا که با افزایش تجارت یا پراکندگی آن، پراکندگی قدرت بازار کاهش مییابد که خود عامل بهبود تخصیص منابع و در نتیجه افزایش بهرهوری عوامل تولید است. لذا سیاستهایی که منجر به افزایش حجم تجارت گردد پراکندگی قدرت انحصاری صنایع را کاهش میدهد. همچنین افزایش بهرهوری، پراکندگی قدرت انحصاری صنایع را کاهش میدهد. نکته پایانی آنکه نرخ تعرفه تاثیر معنادار و مستقیمی بر پراکندگی قدرت بازار ندارد.
حسن حیدری؛ حورا رضاقلی
چکیده
طی سالهای اخیر سطح تحصیلات و مهارت نیرویکار که سرمایههای انسانی کشور میباشند افزایش قابلتوجهی یافته است و فراهم آوری اشتغال برای این قشر از افراد جامعه به یکی از مسائل پراهمیت مسئولان کشور بدل گشته است. سؤال مهم این است که رشد اقتصادی به چه میزان بر تقاضای نیرویکار با تأکید بر نیرویکار تحصیلکرده دانشگاهی در ایران ...
بیشتر
طی سالهای اخیر سطح تحصیلات و مهارت نیرویکار که سرمایههای انسانی کشور میباشند افزایش قابلتوجهی یافته است و فراهم آوری اشتغال برای این قشر از افراد جامعه به یکی از مسائل پراهمیت مسئولان کشور بدل گشته است. سؤال مهم این است که رشد اقتصادی به چه میزان بر تقاضای نیرویکار با تأکید بر نیرویکار تحصیلکرده دانشگاهی در ایران مؤثر بوده است. از اینرو هدف این مقاله ارائه برآوردی از کشش اشتغال ناشی از رشد اقتصادی در 22 بخش صنعتی ایران بر اساس کدهای آیسیک دو رقمی بهمنظور سنجش حساسیت اشتغال برحسب سطح تحصیلات به رشد اقتصادی میباشد. بدین منظور با استفاده از مدل پنل دیتا به روش حداقل مربعات معمولی کاملاً تعدیلشده (FMOLS) در طول دوره 1374 تا 1394 مدلهایی برآورد شده است که نتایج آن نشان میدهد که در بلندمدت هرچه به سمت سطوح بالاتر تحصیلات حرکت شود تاثیر مثبت و معنادار ارزشافزوده حقیقی کاهش مییابد. بنابراین الگوی رشد بخش صنعت در کشور کمتر در جهت بهکارگیری افراد با تخصص و دانش بالا بوده است و لذا لازم است سیاستهای اقتصادی در جهت هدایت رشد ارزش افزوده بخش صنعت به سمت جذب و ایجاد اشتغال برای نیروهای متخصص سوق داده شوند.
زین العابدین صادقی؛ سید عبدالمجید جلایی؛ هانیه امین
چکیده
امروزه با توجه به پیامدهای استفاده از سوختهای فسیلی بر محیطزیست، کشورهای عمده مصرفکننده انرژی به سمت توجه بیشتر به انرژیهای نو و همچنین گاز طبیعی سوق داده شدهاند. به همین جهت یکی از حاملهای پرمصرف انرژی در ایران گاز طبیعی میباشد که افزایش توجه به مسائل زیستمحیطی و تلاش برای کاهش انتشار گازهای آلاینده باعث افزایش میزان ...
بیشتر
امروزه با توجه به پیامدهای استفاده از سوختهای فسیلی بر محیطزیست، کشورهای عمده مصرفکننده انرژی به سمت توجه بیشتر به انرژیهای نو و همچنین گاز طبیعی سوق داده شدهاند. به همین جهت یکی از حاملهای پرمصرف انرژی در ایران گاز طبیعی میباشد که افزایش توجه به مسائل زیستمحیطی و تلاش برای کاهش انتشار گازهای آلاینده باعث افزایش میزان مصرف و به نسبت آن افزایش یارانه پرداختی برای این حامل انرژی نسبت به سال 2000 میلادی شده است. لذا مدیریت و برنامهریزی دقیق در زمینه عرضه و تقاضای انرژی بهخصوص بحث یارانه گاز که در سالهای اخیر شاهد تغییرات زیادی در این زمینه بودهایم و اصلاح ساختار موجود، ضروری میباشد. در همین راستا پژوهش حاضر که با هدف بررسی تحلیل تغییرات در مقیاس یارانه گاز طبیعی و تجزیه عامل های آن در ایران انجام شده است، با استفاده از رویکرد تجزیه شاخص و روش LMDI-I تغییرات یارانه گاز طبیعی طی سالهای 1388 تا1394 به چهار اثر به صورت زمانی زنجیرهای تجزیه شده است.نتایج نشان میدهد در بخشهای مختلف اقتصاد ایران اثر قیمت رقابتی گاز طبیعی بیشترین و اثر مکانیسم قیمتگذاری گاز طبیعی کمترین تأثیر را در تغییرات مقیاس یارانه گاز طبیعی داشتهاند که این موضوع نشاندهنده تأثیرپذیری بخشهای مختلف اقتصاد ایران از قیمتهای منطقهای و بین المللی وتأثیر اندک طرح هدفمندی یارانهها در این حوزه میباشد به طور کلی ترتیب اثرگذاری عوامل تجزیه در تغییرات مقیاس یارانه گاز طبیعی را میتوان به این صورت برشمرد: اثر قیمت رقابتی، اثر مصرف، اثر ساختار مصرف و در انتها اثر مکانیسم قیمتگذاری
الهام شیوایی
چکیده
در این مقاله با استفاده از شاخص لرنر، ارزیابی از قدرت بازاری صنایع تبدیلی فعال بخش کشاورزی ارایه گردیده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد صنایع "تولید کود شیمیایی و ترکیبات ازت"، صنایع "آماده سازی و آرد کردن غلات و حبوب"، صنایع "پاک کردن و درجه بندی و بسته بندی خرما" و صنایع "عمل آوری و حفاظت ماهی و فراورده های ماهی و سایر حیوانات دریایی ...
بیشتر
در این مقاله با استفاده از شاخص لرنر، ارزیابی از قدرت بازاری صنایع تبدیلی فعال بخش کشاورزی ارایه گردیده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد صنایع "تولید کود شیمیایی و ترکیبات ازت"، صنایع "آماده سازی و آرد کردن غلات و حبوب"، صنایع "پاک کردن و درجه بندی و بسته بندی خرما" و صنایع "عمل آوری و حفاظت ماهی و فراورده های ماهی و سایر حیوانات دریایی از فساد" بترتیب با دارا بودن شاخص لرنر 56/0، 41/0 ، 24/0 و 18/0 دارای بالاترین قدرت بازاری در میان صنایع تبدیلی بخش کشاورزی در ایران بوده اند. همچنین یافته های این تحقیق بیانگر آن است که صنایع "تولید روغن و چربی حیوانی و نباتی خوراکی"، صنایع "عمل آوری و حفاظت گوشت و فراورد ههای گوشتی از فساد"، صنایع " عمل آوری و حفاظت میوه ها و سبزی ها از فساد (بجز پسته و خرما) ، صنایع "تولید فراورده های لبنی" و " تولید ماشین آلات کشاورزی و جنگلداری" صنایعی با ساختار رقابت موثر بوده اند و صنایع " عمل آوری و حفاظت ماهی و فراورده های ماهی و سایر حیوانات دریایی از فساد"، "پاک کردن و درجه بندی و بسته بندی خرما"، " آماده سازی و آرد کردن غلات و حبوب" ،" چای سازی" و " تولید کود شیمیایی و ترکیبات ازت" جز صنایعی می باشند که دارای ساختار انحصار موثر بوده اند.
جلال منتظری؛ مهدی زاهد غروی
چکیده
با توجه به فضای غیررقابتی حاکم بر صنعت خودروسازی ایران، مطالعه حاضر تلاش میکند تا با بررسی وضعیت تمرکز در بازار خودرو، میزان اثربخشی تصمیمات نهاد تنظیمگر شورای رقابت را مورد ارزیابی قرار دهد. بر این اساس و با توجه به نتایج حاصل از محاسبه شاخصهای ضریب تمرکز بازار، هرفیندلال - هیرشمن، هال - تایدمن و آنتروپی نسبی، میتوان گفت ...
بیشتر
با توجه به فضای غیررقابتی حاکم بر صنعت خودروسازی ایران، مطالعه حاضر تلاش میکند تا با بررسی وضعیت تمرکز در بازار خودرو، میزان اثربخشی تصمیمات نهاد تنظیمگر شورای رقابت را مورد ارزیابی قرار دهد. بر این اساس و با توجه به نتایج حاصل از محاسبه شاخصهای ضریب تمرکز بازار، هرفیندلال - هیرشمن، هال - تایدمن و آنتروپی نسبی، میتوان گفت که شدت تمرکز بازار خودرو سواری کشور طی دوره تنظیمگری شورای رقابت (1398-1390) نسبت به دوره 1390-1375 تغییر چندانی نداشته و همچنان این بازار به شدت انحصاری و متمرکز است. همچنین و بر اساس شاخصهای ضریب جینی و ضریب تغییرات، به دلیل ورود بنگاههای تولیدی کوچک و عدم تغییر معنادار سهم بازاری دو بازیگر اصلی بازار خودرو ایران (شرکتهای ایران خودرو و سایپا)، نابرابری و شدت پراکندگی سهم بازاری، در بازار خودرو ایران به صورت محسوسی طی این دوره افزایش یافته است. در این راستا، میتوان از: 1- نبود ظرفیتهای قانونی لازم جهت دخالت شورای رقابت در سیاست های تجاری و صنعتی، 2- ماهیت مدیریت دولتی صنعت خودرو، 3- حذف رقبای خارجی از طریق موانع تعرفهای و غیرتعرفهای و 4- حمایتهای غیرهدفمند، نامحدود، غیرمشروط و غیرتنازلی دولت از صنعت خودرو، به عنوان اصلیترین دلایل عدم موفقیت شورای رقابت در حذف موانع اصلی عنصر رقابت در صنعت خودرو کشور نام برد.