کوثر نبوی نژاد؛ باقر درویشی
چکیده
بانکها مهمترین نهاد بازار مالی یک کشور به شمار میروند و هرگونه انحرافی در نقش بانکها در جهت تأمین مالی فعالیتهای تولیدی، آثار زیانباری بر رشد اقتصادی خواهد داشت. در راستای بررسی عملکرد نظام بانکداری ایران، هدف اصلی این مقاله، تحلیل عملکرد رفاهی (کاهش مازاد رفاه مصرفکننده) خدمات وامدهی در صنعت بانکداری ایران با تأکید ...
بیشتر
بانکها مهمترین نهاد بازار مالی یک کشور به شمار میروند و هرگونه انحرافی در نقش بانکها در جهت تأمین مالی فعالیتهای تولیدی، آثار زیانباری بر رشد اقتصادی خواهد داشت. در راستای بررسی عملکرد نظام بانکداری ایران، هدف اصلی این مقاله، تحلیل عملکرد رفاهی (کاهش مازاد رفاه مصرفکننده) خدمات وامدهی در صنعت بانکداری ایران با تأکید بر قدرت بازاری و کارایی است. برای انجام این کار روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) و حداقل مربعات دومرحلهای (2SLS) برای پانلی شامل 15 بانک خصوصی و دولتی در طی دوره 1385-1396 بکار گرفته شد. نتایج تحقیق نشاندهنده تأثیر مثبت و معنادار کارایی، قدرت بازاری و میزان سرمایهگذاری و تأثیر منفی و معنادار توسعه بخش بانکی بر عملکرد رفاهی بانکها است، علاوه بر این نتایج نشاندهنده عدم تأثیر معنادار ریسک نقدینگی بر عملکرد رفاهی بانکهای کشور است؛ بنابراین پیشنهاد میشود که دولتها و ناظران بانکها نسبتهای سرمایه بانکها را زیر نظر داشته باشند، زیرا بانکها ممکن است سرمایه کم را با از دست دادن بیشتر رفاه مصرفکننده جبران کنند.
میرعباس هاشمی؛ کیومرث شهبازی
چکیده
دانش تجربی (تجربه صادراتی) درباره بازارها و عملیات خارجی، یک نیروی هدایتکننده در بینالمللی شدن شرکتها است. از این رو پژوهش حاضر با تاکید بر نقش تجربه صادراتی برای شرکتهای نوپا، به بررسی احتمال ورود و خروج از بازار صادراتی و رشد حجم صادرات میپردازد. بدین منظور از آمار و اطلاعات صادراتی شرکتهای ایرانی فعال بین سالهای ...
بیشتر
دانش تجربی (تجربه صادراتی) درباره بازارها و عملیات خارجی، یک نیروی هدایتکننده در بینالمللی شدن شرکتها است. از این رو پژوهش حاضر با تاکید بر نقش تجربه صادراتی برای شرکتهای نوپا، به بررسی احتمال ورود و خروج از بازار صادراتی و رشد حجم صادرات میپردازد. بدین منظور از آمار و اطلاعات صادراتی شرکتهای ایرانی فعال بین سالهای 1393 تا 1397 در حوزه مواد غذایی صادراتی استفاده شده است. برای تحلیل این دادهها از روش حداقل مربعات موهومی (LSDV) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد بنگاه نوپا بودن موجب افزایش 11 درصدی احتمال ورود به بازار جدید و 87 درصدی توسعه حجم صادرات و افزایش 35 درصدی احتمال خروج میگردد. لذا با توجه به یافتهها و اهمیت نقش تجربه برای صادرکنندگان نوپا، شروع فعالیت در کشورهایی با ساختار مشابه با هزینه ورود کمتر توصیه میگردد.
زین العابدین صادقی؛ زهرا مهدی زاده؛ سید عبدالمجید جلایی
چکیده
در این مطالعه با استفاده از «منحنی یادگیری»، «شدت یادگیری» به مفهوم میزان صرفهجویی در هزینهی نیروی کار و «رشد بهرهوری مبتنیبر تجربه» همچنین تأثیر «ادغام و مالکیّت» بر یادگیری فناوری، اندازهگیری میشود و اثرات آن بر عملکرد شرکتهای نفت، گاز و فرآوردههای نفتیِ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ...
بیشتر
در این مطالعه با استفاده از «منحنی یادگیری»، «شدت یادگیری» به مفهوم میزان صرفهجویی در هزینهی نیروی کار و «رشد بهرهوری مبتنیبر تجربه» همچنین تأثیر «ادغام و مالکیّت» بر یادگیری فناوری، اندازهگیری میشود و اثرات آن بر عملکرد شرکتهای نفت، گاز و فرآوردههای نفتیِ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد ارزیابی قرار میگیرد. نوآوری این مقاله عبارت است از؛ توضیح اثرات مستقیم و غیرمستقیم [1] (ادغام و مالکیّت) بر یادگیری فناوری که منجر به مدل منحنی یادگیری با عامل ، در صنعت نفت، گاز و فرآوردههای نفتی میشود. درنتیجهی بررسیهای پژوهش حاضر، مشاهده میشود که؛ یادگیری مبتنیبر تجربه، که افزایش تولید تجمعی در شرکتهای پالایشی و پتروشیمی را بههمراه دارد، به کاهش هزینه نمیانجامد. صرفههای ناشی از مقیاس نیز باتوجه به افزایش تولید در شرکتهای پالایشی، نتوانسته است هزینههای عملیاتی را کاهش دهد. همچنین یادگیری پژوهشمحور در شرکتهای پالایشی و پتروشیمی، با یک سال تأخیر و البته باشدت کم، کاهش هزینهی عملیاتی را رقم زده است. این مطالعه همچنین علاوه براینکه نشان میدهد که ادغام و مالکیّت، درترکیب شرکتهای پالایشی و پتروشیمی فاقد تأثیر مستقیم بوده هرچند تنها در شرکتهای پتروشیمی حامل اثر غیرمستقیم بر یادگیری فناوری است. [1] Mergers and acquisitions (M&As)
سمیه شاه حسینی
چکیده
کالاهای سرمایهای عناصر اصلی خلق و انتشار فنآوری، افزایش بهرهوری و بهبود فنآوری در بخشهای تولیدی و غیرتولیدی هستند اما از آنجا که تولید این کالاها در اکثر اقتصادهای در حال توسعه هزینهبر است یا در دسترس نمیباشد، دانش سرریز جهانی، جایگزین مناسبی برای تحقیق و توسعه داخلی مطرح میشود. بنابراین واردات کالاهای سرمایهای از ...
بیشتر
کالاهای سرمایهای عناصر اصلی خلق و انتشار فنآوری، افزایش بهرهوری و بهبود فنآوری در بخشهای تولیدی و غیرتولیدی هستند اما از آنجا که تولید این کالاها در اکثر اقتصادهای در حال توسعه هزینهبر است یا در دسترس نمیباشد، دانش سرریز جهانی، جایگزین مناسبی برای تحقیق و توسعه داخلی مطرح میشود. بنابراین واردات کالاهای سرمایهای از کشورهای پیشرفته این سرریزهای فناوری منجر به کاهش هزینهها و افزایش رقابت صادراتی بنگاههای داخلی میشود. بر این اساس در این مقاله اثر واردات کالاهای سرمایهای به همراه سایر عوامل موثر بر صادارت صنعتی در طی سالهای 1391 تا 1398 با استفاده از دادههای صنایع ایران در سطح کدهای دو رقمی ویرایش چهارم ISIC و مدل دادههای تابلویی پویا و روش GMM تفاضلی و سیستمی بررسی شدهاست. یافتههای تجربی نشان میدهد که واردات کالاهای سرمایهای با احتمال 009/0 درصد تأثیر مثبت و معناداری بر صادرات صنعتی ایران دارند بهطوریکه یک درصد افزایش واردات کالاهای سرمایهای منجر به 05/0 درصد افزایش در صادرات صنعتی کشور میشود.
حسنا موسوی؛ فرشته محمدیان
چکیده
هدف اصلی این مقاله تجزیه و تحلیل مصرف برق ایران و تحلیل رابطه مصرف برق و رشد اقتصادی است. برای این منظور با استفاده از رویکرد شاخص میانگین لگاریتمی دیویژیا و دادههای تولید ناخالص داخلی واقعی بدون نفت، مصرف برق، مصرف انرژی و ارزشافزوده بخشهای خدمات، صنعت و کشاورزی در دوره 98-1380 مصرف برق کشور تجزیه و تحلیل شد و رابطه مصرف ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله تجزیه و تحلیل مصرف برق ایران و تحلیل رابطه مصرف برق و رشد اقتصادی است. برای این منظور با استفاده از رویکرد شاخص میانگین لگاریتمی دیویژیا و دادههای تولید ناخالص داخلی واقعی بدون نفت، مصرف برق، مصرف انرژی و ارزشافزوده بخشهای خدمات، صنعت و کشاورزی در دوره 98-1380 مصرف برق کشور تجزیه و تحلیل شد و رابطه مصرف برق و رشد اقتصادی مبتنی بر تحلیل جداسازی بررسی شده است. بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل مصرف برق، در کل دوره مطالعه، تنها اثر ساختار باعث کاهش مصرف برق شده است. مطابق نتایج تحلیل ادواری، در دوره قبل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها(89-1380) مصرف برق به ترتیب به واسطه دو اثر شدت و ساختار کاهش و به دلیل سه اثر تولید، فعالیت و جمعیت افزایش یافته است؛ در دوره بعد از اجرای این قانون(98-1390) تنها اثر ساختار در جهت کاهش مصرف برق عمل کرده و مصرف برق به واسطه چهار اثر فعالیت، جمعیت، شدت و تولید افزایش یافته است. بر اساس نتایج رویکرد جداسازی در تمام دوره مطالعه وضعیت جداسازی منفی رو به رشد به معنای تحقق رشد اقتصادی به قیمت افزایش بیشتر مصرف برق و آلودگی محیطزیست، وضعیت غالب است. بنابراین، واقعی کردن قیمت انرژی به تنهایی در مدیریت مصرف انرژی کارساز نیست از این رو لازم است سایر سیاستهای کارایی انرژی، اقتصادی و زیستمحیطی مکمل نیز به طور همزمان اجرا شوند.
رضا قادری مقدم؛ بیژن باصری؛ نعمت اله فلیحی؛ غلامرضا عباسی
چکیده
با توجه به تأثیر گسترۀ نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی بر مصرف برق و گاز و اهمیت آن در رشد و توسعه اقتصادی، مقاله حاضر به بررسی نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی (تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی و قیمت نفت)، بر مصرف برق و گاز در دوره زمانی 1399-1360 می پردازد. بدین منظور، ابتدا مانایی و نااطمینانی تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی و قیمت نفت با استفاده ...
بیشتر
با توجه به تأثیر گسترۀ نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی بر مصرف برق و گاز و اهمیت آن در رشد و توسعه اقتصادی، مقاله حاضر به بررسی نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی (تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی و قیمت نفت)، بر مصرف برق و گاز در دوره زمانی 1399-1360 می پردازد. بدین منظور، ابتدا مانایی و نااطمینانی تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی و قیمت نفت با استفاده از مدل ARCH و GARCH تخمین زده شد و سپس با استفاده از مدلهای غیرخطی مارکوف- سوئیچینگ مدل برآورد شد. یافتههای تخمین مدل مارکوف– سوئیچینگ، حاکی از آن است که نااطمینانی تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی و قیمت نفت با در نظر گرفتن دو وقفه بهینه بر مصرف برق و گاز تأثیر مثبت و معناداری داشتند و شدت اثرگذاری نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی در هر دو رژیم متفاوت بوده و در رژیم 2 بیشتر از رژیم 1 بود. بنابراین، در مجموع بهنظر میرسد کاهش شدت مصرف برق و گاز از طریق نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی (تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی و قیمت نفت)، در دوره بلندمدت بیشتر مقدور است؛ بهدلیل اینکه تأثیرگذاری این متغیرها در دوره بلندمدت بر مصرف برق و گاز بیشتر ناشی از نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی است.