اسمعیل ابونوری؛ حمیده سادات واعظی
چکیده
هدف این مطالعه برآورد هزینه اجتماعی انحصار و صرفههای مقیاس در صنعت فولاد ایران میباشد. در این مطالعه از شاخص هرفیندال- هیرشمن جهت شناخت ساختار صنعت فولاد و از شاخصهای هاربرگر و پوزنر جهت محاسبه هزینه رفاهی استفاده شده است. بر اساس شاخص هرفیندال- هیرشمن، صنعت فولاد کشور ایران طی سالهای 1370 تا 1396 همواره در وضعیت انحصاری قرار ...
بیشتر
هدف این مطالعه برآورد هزینه اجتماعی انحصار و صرفههای مقیاس در صنعت فولاد ایران میباشد. در این مطالعه از شاخص هرفیندال- هیرشمن جهت شناخت ساختار صنعت فولاد و از شاخصهای هاربرگر و پوزنر جهت محاسبه هزینه رفاهی استفاده شده است. بر اساس شاخص هرفیندال- هیرشمن، صنعت فولاد کشور ایران طی سالهای 1370 تا 1396 همواره در وضعیت انحصاری قرار داشته است، هر چند که این قدرت انحصاری رو به کاهش بوده است، اما این صنعت با شرایط رقابتی فاصله زیادی دارد. نتایج مربوط به شاخصهای هاربرگر و پوزنر نشان میدهد که در طی دوره مورد مطالعه، هزینه اجتماعی انحصار افزایش یافته است. برآورد تابع هزینه ترانسلوگ صنعت فولاد ار روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط نشان داد که امکان جانشینی بین نهادهها وجود دارد. اساسی ترین راهکار پیش روی مدیران این صنعت، افزایش میران تولید به منظور نزدیک کردن سطح تولید، به سطح بهینه میباشد.
علی ناظمی؛ سیدفرید قادری؛ سکینه تجار
چکیده
تحقیقات و تجارب گوناگون در زمینه بازارهای انرژی الکتریکی نشان می دهد، شرکت فعال سمت تقاضا در بازار برق، باعث رقابتی تر شدن و افزایش بازده این بازارها و در نهایت بهبود عملکرد آنها می شود. همچنین مشارکت در برنامه های پاسخگویی بار منجر به کاهش قیمت برق، رفع تراکم خطوط انتقال، افزایش امنیت شبکه و بهبود نقدینگی بازار می شود. بر این اساس ...
بیشتر
تحقیقات و تجارب گوناگون در زمینه بازارهای انرژی الکتریکی نشان می دهد، شرکت فعال سمت تقاضا در بازار برق، باعث رقابتی تر شدن و افزایش بازده این بازارها و در نهایت بهبود عملکرد آنها می شود. همچنین مشارکت در برنامه های پاسخگویی بار منجر به کاهش قیمت برق، رفع تراکم خطوط انتقال، افزایش امنیت شبکه و بهبود نقدینگی بازار می شود. بر این اساس و به منظور بهرهگیری هر چه بیشتر از این برنامهها، ابتدا می بایست مدلی اقتصادی از این برنامه ها ارائه داد سپس با استفاده از آن، برنامهریزی های لازم برای بکارگیری هر چه بیشتر این برنامهها انجام شود و انگیزه مشترکین برای مشارکت در آنها افزایش یابد. در تحقیق حاضر شبیهسازی یک مدل اقتصادی پاسخگویی بار بر اساس کشش قیمتی تقاضا و تابع مطلوبیت مشترکین انجام گرفته است. از آنجا که تقاضای مشترکین به علائم تصمیمگیری متفاوتی، از قبیل قیمت برق، سطح مشارکت مشترکین، ارزش مشوقها و جریمههای تعیین شده در برنامههای پاسخگویی بار بستگی دارد تلاش شده است که در یک مدل پیشنهادی اقتصادی این علائم شبیه سازی شود. مدل پیشنهادی با استفاده از دادههای مربوط به شهر تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج حاصل از شبیهسازی در سناریوهای مختلف ارائه گردیده است. نتایج نشان میدهد برنامههای زمانمحور به کشش حساس نیستند و در هر حال تغییر کشش عامل تعیین کننده در انتخاب سیاست بهینه برای تصمیم گیرندگان بازار نیست و صرفا با تغییر کشش، میتوان شاخصهای فنی و اقتصادی را بهبود بخشید. ولی برنامههای تشویق محور و ترکیبی به کشش حساس هستند و تغییر کشش علاوه بر بهبود شاخصهای فنی و اقتصادی، عامل تعیین کننده در انتخاب سیاست بهینه برای تصمیمگیرندگان بازار است.
زانا مظفری؛ سامان قادری
چکیده
از جمله عوامل موثر بر صنعتی شدن اقتصاد، سرمایه انسانی است. در بسیاری از پژوهشهای پیشین، تحصیل به عنوان شاخص سنتی سرمایه انسانی استفاده شده است، اما سرمایه انسانی علاوه بر جنبه آموزش تحت تاثیر جنبههای دیگر مانند؛ مهارت و سلامت نیز قرار دارد. با عنایت به اینکه صنعتی شدن فرایندی پویاست، پژوهش حاضر با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته ...
بیشتر
از جمله عوامل موثر بر صنعتی شدن اقتصاد، سرمایه انسانی است. در بسیاری از پژوهشهای پیشین، تحصیل به عنوان شاخص سنتی سرمایه انسانی استفاده شده است، اما سرمایه انسانی علاوه بر جنبه آموزش تحت تاثیر جنبههای دیگر مانند؛ مهارت و سلامت نیز قرار دارد. با عنایت به اینکه صنعتی شدن فرایندی پویاست، پژوهش حاضر با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته در بستر سریهای زمانی و با بکارگیری شاخصهای سنتی و جامع سرمایه انسانی، اثر سرمایه انسانی بر صنعتی شدن در اقتصاد ایران را طی دوره زمانی 1360- 1398 مورد ارزیابی قرار داده است. در این راستا، با استفاده از منطق فازی شاخص جامع سرمایه انسانی با در نظر گرفتن سه جنبه آموزش، مهارت و سلامت برآورد شده است که نتایج آن، رشد چشمگیر سرمایه انسانی ایران طی سالهای مورد مطالعه را نشان میدهد. نتایج تخمین مدل با استفاده از شاخص سنتی متوسط سالهای تحصیل، عدم معنیداری و ناسازگاری ضرایب را نشان داد و نتایج برآورد با بهرهگیری از شاخص جامع سرمایه انسانی نشان داد که ارتقاء سطح سرمایه انسانی موجب افزایش سهم ارزش افزوده بخش صنعت از تولید ناخالص داخلی کشور شده است. همچنین اثر متغیرهای صنعتی شدن دوره قبل، مشارکت نیروی کار، موجودی سرمایه و پیشرفت فنی مثبت و معنیداری ارزیابی گردیده است.
محمد جواد گرجی پور؛ فریبا عثمانی؛ تقی ابراهیمی سالاری
چکیده
یکی از رویدادهای مهم سال 2020میلادی، بیماری مسری کرونا است که بر اقتصاد جهانی و بازرهای مالی تاثیر شگرفی گذاشته است. از آنجا که بازده بازار سهام نسبت به رویدادهای مهم واکنش نشان میدهد، این مطالعه به بررسی بازده سهام صنایع غذایی، کشاورزی و زراعت، دارویی، صنعت گردشگری و هتلداری در شرایط اپیدمیکرونا میپردازد. بدین منظور، با ...
بیشتر
یکی از رویدادهای مهم سال 2020میلادی، بیماری مسری کرونا است که بر اقتصاد جهانی و بازرهای مالی تاثیر شگرفی گذاشته است. از آنجا که بازده بازار سهام نسبت به رویدادهای مهم واکنش نشان میدهد، این مطالعه به بررسی بازده سهام صنایع غذایی، کشاورزی و زراعت، دارویی، صنعت گردشگری و هتلداری در شرایط اپیدمیکرونا میپردازد. بدین منظور، با استفاده از روش داده پانل به بررسی تأثیر موارد مرگ و میر روزانه ناشی از ویروس کووید-19 بر بازده سهام منتخب طی دوره 03/12/1398 تا 09/05/1400 پرداختهایم. در این مطالعه برای آنالیز بیشتر علاوه بر تعداد مرگ و میر ناشی از کووید-19، اثر تعداد مبتلایان به کووید-19 بر بازده سهام صنایع منتخب نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که تعداد مرگ و میر ناشی از کووید-19 با بازده سهام صنایع منتخب رابطهای معنادار و نامتقارنی دارد. سایر متغیرها از جمله نرخ ارز- دلار آمریکا و قیمت طلای 18عیار نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند و به ترتیب رابطهای معنادار، مثبت و منفی با بازده سهام صنایع منتخب داشتند. آنالیز بیشتر، اثر نامتقارن مرگ و میر ناشی از کووید-19 بر بازده سهام صنایع مختلف را نشان میدهد. به طوری که بازده سهام صنایع گردشگری، هتلداری با مرگ و میر روزانه ناشی از کرونا رابطه ای منفی و قابل توجه داشته است. از طرف دیگر رابطه متغیر تعداد مرگ و میر روزانه بر اثر کووید-19 با بازده سهام صنایع غذایی و دارویی مثبت و از نظر آماری قابل توجه میباشد.
مریم جوزدانی؛ فرزاد کریمی؛ مجتبی آقاجانی
چکیده
امروزه صادرات و تنوع بخشی به آن از مهمترین عوامل رشد اقتصادی محسوب میگردد. این امر برای کشور ایران که در دهه اخیر شاهد اعمال تحریمهای بینالملی و از دست دادن بخش اعظم درآمدهای نفتی بوده است که از اهمیتی دو چندان بر خوردار میباشد. بدین جهت شناسایی فرصتها و محصولات صادراتی در جهت توسعه صادرات و تنوع بخشی به آن از اهمیت ویژه ای ...
بیشتر
امروزه صادرات و تنوع بخشی به آن از مهمترین عوامل رشد اقتصادی محسوب میگردد. این امر برای کشور ایران که در دهه اخیر شاهد اعمال تحریمهای بینالملی و از دست دادن بخش اعظم درآمدهای نفتی بوده است که از اهمیتی دو چندان بر خوردار میباشد. بدین جهت شناسایی فرصتها و محصولات صادراتی در جهت توسعه صادرات و تنوع بخشی به آن از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. در این تحقیق، با استفاده از مدل پشتیبان تصمیم، فرصتهای صادراتی برای محصولات صنعتی دارای مزیت نسبی آشکار شده ایران شناسایی میگردد. فرصت صادراتی به ترکیب محصول صادراتی-بازار هدف صادراتی اطلاق میگردد. نتایج بررسی از میان 158 بازار هدف بالقوه صادراتی و 38 محصول با مزیت نسبی آشکار شده نشان میدهد، 107 فرصت صادراتی به عنوان فرصتهای قوی برای توسعه صادراتی ایران محسوب میشوند که مهمترین فرصتهای صادراتی القوه ایران در کشورهای آلمان، ایتالیا، اسپانیا، ترکیه، مالزی، هلند، بلغارستان، فرانسه، اندونزی، بلژیک، چین، رومانی، کنیا، کویت و گرجستان وجود دارند. قسمت اعظم محصولات با پتانسیل صادرات قوی مربوط به محصولات نفتی، پایه پتروشیمی، معدنی و فلزات میباشد.
لیلا آرغا؛ یوسف محنت فر؛ میثم رادپور؛ حمید کاکایی
چکیده
در این مطالعه تاثیر سهولت دسترسی به منابع مالی بر گذر نرخ ارز در رژیمهای قیمتگذاری واردات با استفاده از رویکرد چرخشی مارکوف طی دورهی زمانی 1397-1352 بررسی شده است. نتایج نشان داد که بنگاههای واردکننده در ایران از سه رژیم قیمتگذاری پایین، متوسط و بالا پیروی میکنند. در هر سه رژیم نیز درجهی گذر نرخ ارز بزرگتر از واحد است ...
بیشتر
در این مطالعه تاثیر سهولت دسترسی به منابع مالی بر گذر نرخ ارز در رژیمهای قیمتگذاری واردات با استفاده از رویکرد چرخشی مارکوف طی دورهی زمانی 1397-1352 بررسی شده است. نتایج نشان داد که بنگاههای واردکننده در ایران از سه رژیم قیمتگذاری پایین، متوسط و بالا پیروی میکنند. در هر سه رژیم نیز درجهی گذر نرخ ارز بزرگتر از واحد است و با انتقال به رژیم قیمتگذاری بالا، درجهی گذر نرخ ارز بزرگتر میشود. ضمن آنکه در رژیم قیمتگذاری بالا و متوسط، سهولت دسترسی به منابع مالی باعث تقویت درجهی گذر نرخ ارز میشود اما در رژیم قیمتگذاری پایین گذر نرخ ارز تغییر معناداری نمیکند. علاوه بر این، سهولت دسترسی به منابع مالی به طور مستقیم منجر به کاهش قیمت واردات میشود و این کاهش از نظر آماری در رژیم قیمتگذاری بالا و متوسط معنادار و بزرگتر از واحد است. این کاهش در رژیم قیمتگذاری بالا بزرگتر از رژیم قیمتگذاری متوسط است. همچنین نتایج نشان داد که، اقتصاد 40 درصد مواقع تمایل دارد در رژیم قیمتگذاری پایین، 40 درصد در رژیم قیمتگذاری متوسط و 20 درصد مواقع در رژیم قیمتگذاری بالا قرار گیرد و متوسط دوام رژیمها به ترتیب 00/2، 29/1 و 29/1 سال است