با همکاری مشترک دانشگاه پیام نور و انجمن اقتصاد دفاع ایران و انجمن اقتصاد انرژی ایران

نوع مقاله : مدل سازی

نویسندگان

1 استادیار گروه اقتصاد انرژی و منابع ،دانشکده اقتصاد،دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

2 استاد گروه مهندسی سیستم های اقتصادی واجتماعی،دانشکده مهندسی صنایع،دانشگاه تهران،تهران، ایران

3 کارشناسی ارشد مهندسی سیستم های اقتصادی اجتماعی، گرایش برنامه ریزی سیستم های انرژی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

چکیده

تحقیقات و تجارب گوناگون در زمینه بازارهای انرژی الکتریکی نشان می دهد، شرکت فعال سمت تقاضا در بازار برق، باعث رقابتی تر شدن و افزایش بازده این بازارها و در نهایت بهبود عملکرد آنها می شود. همچنین مشارکت در برنامه های پاسخگویی بار منجر به کاهش قیمت برق، رفع تراکم خطوط انتقال، افزایش امنیت شبکه و بهبود نقدینگی بازار می شود. بر این اساس و به منظور بهره­گیری هر چه بیشتر از این برنامه­ها، ابتدا می بایست مدلی اقتصادی از این برنامه ها ارائه داد سپس با استفاده از آن، برنامه­ریزی های لازم برای بکارگیری هر چه بیشتر این برنامه­ها انجام شود و انگیزه مشترکین برای مشارکت در آنها افزایش یابد. در تحقیق حاضر شبیه­سازی یک مدل اقتصادی پاسخگویی بار بر اساس کشش قیمتی تقاضا و تابع مطلوبیت مشترکین انجام گرفته است. از آنجا که تقاضای مشترکین به علائم تصمیم­گیری متفاوتی، از قبیل قیمت برق، سطح مشارکت مشترکین، ارزش مشوق­ها و جریمه­های تعیین شده در برنامه­های پاسخگویی بار بستگی دارد تلاش شده است که در یک مدل پیشنهادی اقتصادی  این علائم شبیه سازی شود. مدل پیشنهادی با استفاده از داده­های مربوط به شهر تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج حاصل از شبیه­سازی در سناریوهای مختلف ارائه گردیده است. نتایج نشان می­دهد برنامه­های زمان­محور به کشش حساس نیستند و در هر حال تغییر کشش عامل تعیین کننده در انتخاب سیاست بهینه برای تصمیم گیرندگان بازار نیست و صرفا با تغییر کشش، می­توان شاخص­های فنی و اقتصادی را بهبود بخشید. ولی برنامه­های تشویق محور و ترکیبی به کشش حساس هستند و تغییر کشش علاوه بر بهبود شاخص­های فنی و اقتصادی، عامل تعیین کننده در انتخاب سیاست بهینه برای تصمیم­گیرندگان بازار است.

کلیدواژه‌ها

  1. اعلمی، حبیب اله؛ یوسفی، غلامرضا و محسن پارسا مقدم (1387)، "تاثیر برنامه های پاسخگویی بار بر منحنی مصرف برق کشور"، نشریه  مهندسی برق و مهندسی کامپیوتر ایران، سال ششم، شماره چهارم، صص 316-308.

    معصومی میری، علی و امیرحسین کیالاشکی (1398)، "طراحی بهینه برنامه پاسخگویی بار در شبکه هوشمند با هدف کمینه سازی هزینه و حداکثر سازی سطح رفاه مشترکین"، سومین کنفرانس بین المللی نوآوری و تحقیق در علوم مهندسی

    کاظم پور، سید مهدی ؛ اشکان عبدالی، سوسن و زهرا عابدی (1398)، "اجرای بهینه برنامه پاسخگویی بار TOU با ارائه یک مدل اقتصادی مربوط به رفتار مشترکین برق خانگی"، نشریه انرژی ایران، دوره بیست ویک، شماره یک، صص 27-5.

    کریمی، حمید و شهرام جدید (1399)، "تعیین قیمت بهینه برای برنامه های پاسخگویی بار با هدف بهبود همزمان سود مصرف کنندگان و ضریب بار شبکه"، نشریه مهندسی برق و الکترونیک ایران، دوره هفدهم، شماره دوم.

     Aalami, H. A.; Parsa Moghaddam, M & G. R.Yousefi    (2010), “Demand Response Modeling Considering Interruptible/Curtailable Loads and Capacity Market Programs”, Applied Energy, 87:243-250

    Aalami, H. A., Parsa Moghaddam, M., & Yousefi, G. R. (2015). “Evaluation of Nonlinear Models for Time-Based Rates Demand Response Programs”. Electric Power and Energy Systems, 65:282-290.

    Albadi, M. H., & El-Saadany, E. F. (2008 ). “A summary of demand response in electricity markets”. Electric Power Systems Research, 78)11(.

    Centolella, P. (2010). “The Integration of Price Responsive Demand in to Regional Transmission Organization (RTO) Wholesale Power Markets and System Operations”. Energy, 35(4), pp. 1568-1574.

    Federal Energy Regulatory Commission Staff, (2006-2009). “Assessment of Demand Response and Advanced Metering”, Federal Energy Regulatory Commission, FERC.

    FERC, (2006). “Regulatory Commission Survey on Demand Response and Time Based Rate Programs/Tariffs”. >http://www.ferc.gov<.

    IEA (2004-2009),  Strategic Plan for the IEA Demand Side Management Program. <http://www. iea.org>.

    Khajavi, P., Monsef, H., & Abniki, H. (2010). “ Load Profile Reformation Through Demand Response Programs Using Smart Grids”. Modern Electric Power Systems (MEPS) Proceedings of the International System,1-6.

    Kirschen, D. S., Strbac, G., & Cumperayot, p. (2000). “Factoring the Elasticity of Demand in Electricity Price”. IEEE TransactionsPower Systems, 15(2): 612-617.

    Kirschen, D. S., Strbac, G. (2004). “Fundamentals of Power System Economics”. John Wiley & Sons.

    Palensky, P., & Dietrich, D. (2011). “Demand Side Management: Demand Response, Intelligent Energy System, and Smart Load”. IEEE Transactions on Industrial Information, 7(3): 381-388

    Pereira, R., Fagundes, A., Melício, R., Mendes, V. M. F., Figueiredo, J., Martins, J., & Quadrado, J.C. (2016). “A Fuzzy Clustering Approach to a Demand Response Model”. Electrical Power and Energy  Systems, 81:184-192.

    Schweppe, F. c.,Caramanis, F. C., Tabors, R. D. A., & Bohn, R. E. (1988). “Spot Pricing of Electricity”. Boston, MA: Kluwer Academic Publishers.

    1. S. Department of Energy, Energy Policy Act of 2005. (2006). Section 1252, 372-375.

    Wellinghoff, J., (2006). “Collaborative Dialog on Demand Response”, 12, > http:// www.ferc.gov<.