مهدی قائمی اصل؛ سجاد رجبی
چکیده
در این پژوهش با مبنا قرار دادن آخرین جدول داده-ستانده رسمی منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران سال 1390 و با استفاده از روش ISM که قابلیت محاسبه شدت اثرات مستقیم و اثرات غیرمستقیم را تا آخرین حلقه دارد، تعامل بخشهای صنعت تحلیل شده و سپس از ماتریس اثرات کل ISM جهت ارائه بهترین نتایج استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که بالاترین تعامل را ...
بیشتر
در این پژوهش با مبنا قرار دادن آخرین جدول داده-ستانده رسمی منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران سال 1390 و با استفاده از روش ISM که قابلیت محاسبه شدت اثرات مستقیم و اثرات غیرمستقیم را تا آخرین حلقه دارد، تعامل بخشهای صنعت تحلیل شده و سپس از ماتریس اثرات کل ISM جهت ارائه بهترین نتایج استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که بالاترین تعامل را بهترتیب بخشهای «ساخت وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیمتریلر»، «ساخت کک، فرآوردههای حاصل از تصفیه نفت و سوختهای هستهای» و «ساخت فلزات اساسی» دارا هستند. بالاترین اثرگذاری خالص نیز بهترتیب در بخشهای «ساخت کک، فرآوردههای حاصل از تصفیه نفت و سوختهای هستهای»، «ساخت فلزات اساسی» و «ساخت چوب و محصولات چوبی» مشاهده میشود. در مرحله بعد، از ماتریس اثرات کل، به عنوان دادههای مدلسازی ساختاری-تفسیری استفاده شده است تا با آنالیز آنها نمودار تحلیل میکمک استخراج شود. نتایج نمودار تحلیل میکمک بیانگر آن است که 8 بخش از صنعت خودمختار، یک بخش وابسته، 11 بخش پیوندی و دو بخش مستقل هستند..
فاطمه ژولانزاد؛ وحید بخردی نسب؛ مهدی عرب صالحی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رقابت و راهبری شرکتی بر سرعت تعدیل اهرم مالی در بازار سرمایه است. بدین منظور نمونهای مشتمل بر 175 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی پنج ساله (1394- 1390) انتخاب گردید. شرکتهای مذکور نخست بر اساس شاخص هرفیندال- هیرشمن (HHI) به دو گروه کلی (شرکتهایی با رقابت زیاد و کم) و سپس هر یک ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رقابت و راهبری شرکتی بر سرعت تعدیل اهرم مالی در بازار سرمایه است. بدین منظور نمونهای مشتمل بر 175 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی پنج ساله (1394- 1390) انتخاب گردید. شرکتهای مذکور نخست بر اساس شاخص هرفیندال- هیرشمن (HHI) به دو گروه کلی (شرکتهایی با رقابت زیاد و کم) و سپس هر یک از این دو گروه کلی، براساس شاخص راهبری شرکتی، به دو گروه فرعی (راهبری شرکتی قوی و ضعیف) تقسیم شدند. پس از آن، سرعت تعدیل اهرم مالی در هر چهار پرتفوی برازش و نتایج تخمین با یکدیگر مقایسه شد. برای آزمون فرضیه از تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده از روش دادههای پانلی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که شرکتهای مورد بررسی در هر چهار پرتفوی با سرعتهای مختلفی به سمت اهرمهای هدفشان حرکت میکنند. ولی هزینههای این تعدیل به مدیران اجازه نداده تا در شرایطی که بازار رقابتی است، نسبت اهرم مالی شرکت را تغییر دهند. تاخیر در سرعت تعدیل اهرممالی و تأخیر در تغییر به موقع اهرم مالی به مدیریت ضربه وارد کرده است. در واقع، رقابت در بازار باعث تشدید مشکل ضعف مدیریتی شرکتها شده است.